پاسخ به یک شبهه
چن وقت پیش یه کانالی بهم معرفی شد که اسمش «تحلیلهای خرکی» بود، توی این کانال هر اتفاق سادهای رو به خرکیترین وجه ممکن تحلیل میکنن و لابد کلّی آدم هم پستهای کانال رو از سر شوخی شِیر میکنن و لابُدتر، یه عدهای از خوانندگان اون تحلیلها، در برخورد با یه موضوع تحلیلی؛ فاز روشنفکری و تحلیلپذیر به خودشون میگیرن و یحتمل در بسیاری از تصمیمگیریهاشون اون «تحلیلهای خرکی» رو نصبالعین خودشون قرار دادهن!
حالا حکایت دبیرستان علامه حلی یک و یه عدهای از این روشنفکرا هم از همین قسم شده!
نتیجهای اگر خوب بشه، «تحلیلهای خرکی» میکنن، نتیجهای اگر بد بشه، باز هم «تحلیلهای خرکی» میکنن! کلا در مسیرهای استدلالیشون بسیار ثابتقدمن و انشاءالله که به فلاح و رستگاری هم میرسن!
.
یکی از خرکیترین تحلیلهایی که در مورد دبیرستان علامه حلی میشه، اینه که کسب این نتایج و آمار و اینها، کلّهم کشکه و کاری نداره! مدرسهای که هزاااااارتا دانشآموز داره، بایدم 2هزارتا رتبهی زیر هزار بده! بایدم 100 تا مدال المپیاد بده! بایدم نمیدونم معدل همهشون بیست بشه!
این دسته از منتقدین به لطف الهی هیچ وقت منطق حاکم بر گفتمان خودشون رو هم ارائه نمیدن و به ذکر این نکتهی نغز و نسبتا لطیف بسنده میکنن که تعداد زیاد دانشآموز عامل موفقیت مدرسهست و کلّا کادر مدرسه و دبیران و برنامهریزیها و غیره ینی «مو»!! ولی فلان مدرسه رو ببینید که با کمتر از نصف این تعداد دانشآموز، عملکردی کاملا برتر داره و این معناش اینه که کادر و دبیران و برنامهریزیهای بهتر اون مجموعهها باعث میشه که از این تعداد کمِ دانشآموز یَک چُنین نتایجی بگیرن و فلان و فلان و فلان!
.
در جواب این دوستان تحلیلگر باید یکی-دوتا نکته رو اشاره کنم:
یکی. اگر واقعا تعداد دانشآموز زیاد عامل برتری حلی بر دیگر مراکز آموزشیه، بدیهتا مراکز آموزشی خوشنام، برای جبران فاصلهشون با حلی، میبایست در این سالها اقدام به افزایش ظرفیت و پذیرش بیشتر دانشآموز میکردن. اما به طرز اعجابآوری گاها رویههای عکس این موضوع رو در پیش گرفتن و با برگزاری آزمونهای متعدد ورودی و مصاحبههای گوناگون در پذیرش دانشآموزهای خودشون حساسیتهای بیشتری رو به خرج دادن! سادهترین نکتهای که این وسط جا داره بهش اشاره بشه اینه که ابعاد دبیرستانی که در هر پایه 12 تا کلاس داره، با دبیرستانی که در هر پایه 3 تا کلاس داره قابل مقایسه نیست! در علامهی حلی، هر مشاور تحصیلی، یک پایهی تحصیلی در مدارس رقیبه! و این ینی در هر پایهی دبیرستان، انگار که 3-4 تا دبیرستان دیگه وجود داره! حالا شما خودتون حجم کار و سختیهای تحمیلی ناشی از تعداد زیاد برنامهها در برنامهریزیهای مدرسه برای یک پایه رو محاسبه کنید!
دوتا. سمپاد عزیز فک میکنم در سطح ملی در هر پایه یه چیزی حدود 10 تا 15 هزار تا دانشآموز در سراسر کشور داره که اینها لفظ تیزهوش رو به دوش میکشن! در کنکور سراسری در هر سه منطقه و سه رشتهی انسانی، ریاضی و تجربی، مجموعا (حدس میزنم) 7-8 هزار نفر دارای رتبههایی میشن که میشه بهشون گفت که کنکورشون رو خراب نکردن! و این یعنی نصف تیزهوشان کشور(!) در کنکور سراسری، طبق اصل لانهی کبوتری کنکورشون رو خراب میکنن! آیا انتظار این که تمامی تیزهوشان کشور رتبهی زیر 1000 کنکور بیارن عملا شدنیه!؟ اصلا میشه از مجموعهای که توزیع نرمالی از دانشآموزان رو بدون فیلترهای ورودی سفت و سخت پذیرش کرده، انتظار داشت که خروجیهای کاملا یکسان و همسطح تولید کنه؟!
.
بی تعصب، دبیرستان علامه حلی یک تهران رو با فاصله بهترین دبیرستان تاریخِ گذشته و حاضر کشور میدونم و یقین دارم با مشکلات بسیار زیادی که روز به روز باهاش مواجهه، سال به سال رویههای بهتری رو برای خودش تعریف میکنه و این موضوع ناشی از روحیهی حاکم در این فضاست.
.
#فقط_علامه_حلی
مخصوصا عاشق آخرش شدم که از خراب کردن عده ای نتیجه گرفته حلی بهترین دبیرستان تهرانه!!
شاهکاری.