رده ب - گروه المپیاد دبیرستان علامه حلی تهران

بایگانی
پیوندها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیزیک سوم» ثبت شده است

ریپورتر واحد مرکزی رده‌ب، امیرحسین نقی‌پور



سلام

حوزه همون حوزه‌ی ِ پارسال بود.

قرار بود یه ساعت قبل ِ امتحان حاضر باشیم تو حوزه ولی من و حسن و فدایی و الهامی قبل ِ هفت رسیده بودیم حوزه دهما هم کم‌کم میومدن. یهو طرفای ِ هفت و ده دیقه بقیه هم اومدنو تقریبن کامل شدیم. (آرش ، شایان ، کفاشی ،سیفی) تقریبن هیچ استرسی دیده نمی‌شد تو بچه ها فک کنم . :))

بچه‌های ِ انرژی هم دیدیم و یه سلام علیکی انجام شد! از داریوش خبری نبود که دیگه آخراش اومد و یکم بعدش رفتیم نمازخونه سر ِ امتحان. همه‌مون یه جا بودیم فک کنم. خیلیم چیزای ِ آزار دهنده‌ای نبود یکم بچه‌های ِ خود ِ مدرسه سر و صدا داشتن و یه تعدادی هم بعد از پخش شدن ِ کیک و آب رفتن از حوزه.

سوالا رو که گذاشتن رو زمین دیدیم دقیقن همونیه که قرار بود باشه و اون شیوه‌نامه درست بود. 6 تا سوال ِ تشریحی ... تو نگاه ِ اول سوالا قیافه‌هاشون سخت بود (به نظر ِ من). ولی اینطور نبود. وسط ِ امتحان هم هیچ‌گونه استرسی مشاهده نمی‌شد تقریبن. از این شیش تا سوال دوتاش مکانیک بود (یکیش ترکیب با مغناطیس)، یه ترمو داشت، دوتا هم تقریبن سیالات بودن! یه سوالشم الکترو بود.

5-6 دیقه که مونده بود امتحان تموم شه، هی شروع کردن به جو دادن که آخرشه تموم کنید و اینا. اکثرمون هم همون ته ِ امتحان خارج شدیم.

الانم که تموم شده، بچه ها راضی و خوشحال بودن! امیدوارم که این خوشحالی تهش به نتایج ِ خوب ختم بشه ...

  • فرهاد مقیمی

گزارش از آزمون المپیاد مرحله 2 فیزیک سال 96-97

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۳۰ ب.ظ

ریپورتر واحد مرکزی رده‌ب، سپهر سپهری

شب قبل مرحله دو بعد از اینکه یه شام سبک خوردم و وسایلو جمع و جور کردم و مسیرو چک کردم، تقریبا بی‌هوش شدم. با این حال صبح ساعت ۶ راحت بیدار شدم و یه صبحونه‌ی نصفه و نیمه خوردم و خودمو برای آزمون آماده کردم. اولش می‌خواستم با اتوبوس برم سر حوزه چون مسیر خوبی داشت اما بعد تصمیم گرفتم ریسک نکنم و با یه اسنپ کارو مطمئن‌تر پیش ببرم:) حدوداً نیم‌ساعته رسیدم حوزه. حوزه، هنرستان فنی-حرفه‌ای آزادی فلسطین بود که دسترسی خوبی هم داشت. این رو از اون جایی میگم که یه ایستگاه اتوبوس (منتظری) دقیقا روبروش قرار داشت و بعدا از بچه‌ها شنیدم که ایستگاه مترو هم همون نزدیکی بود. وارد حوزه که شدم همون در ورودی گفتن که گوشیاتونو تحویل بدید. منم خودمو زدم به کوچه علی چپ و رفتم تو (خیلیا هم تحویل دادن و بعدشم پس گرفتن). فضای خیلی بزرگی داخل هنرستان بود و چندین ساختمون مجزای دو تا سه طبقه رو شامل میشد. از نوع ساختمونا و درختای تو حیاطش اینطور به نظرم اومد که مدرسه‌ی قدیمی‌ای باشه. همینطوری وارد شدم و چند نفر از بچه‌های یازدهم‌مون رو دیدم و رفتم سمتشون. به نظر نمیومد استرسی داشته باشن و اگه هم داشتن خوب با خنده پنهانش کرده بودن. همینطوری منتظر بودیم تا باقی بچه‌ها هم رسیدن. پیشکاری تا اومد گفتش: آخ من کارت ورود به جسله‌مو جا گذاشتم. گفتم: خب برگرد بیارش یا بگو برات بیارن. گفت: کسی خونه نیست و خودم تا برم بیام کلی طول میکشه. کارت ملیم همرامه یه کاریش میکنم. گل‌محمدی هم از راه رسید و گفت که: کارت منم لای سوالای دوره دست بهرامه. منتظر شدیم بهرام اومد و دیدیم که بله کارت گل‌محمدی هم نیست. بعد حبیب‌زاده سوالای دوره رو که پرینت گرفته بودیم برداشت جوری که همه ببینش بالا گرفت که کمی فخر بفروشیم و بخندیم. از قضا به این فکر افتادیم که ای کاش کلی پرینت می‌کردیم اونجا یه گوشه میفروختیم کاسبی راه مینداختیم. حتی به جمع علامه‌طباطبایی‌آ پیشنهاد کردیم که اینو بخرن اما با واکنش مضحکانه‌شون مواجه شدیم که: هه:) ما خودمون داریم:)) بعد یه کم دیدم همه دارن با معلماشون عکس میگیرن و برای خودمون خیال‌پردازی کردیم که مثلا الان دک‌طور با عینک آفتابی یهو وارد حوزه میشه و سورپرایزمون میکنه که خب همچین اتفاقی رخ نداد. اینطوری شد که خودمون رفتیم یه گوشه با وسایل ورزشی سلفی گرفتیم.

همونطور که گفتم مدرسه چند تا ساختمون مجزا داشت برای همین یه برگه زده بودن که شماره صندلیمون رو ببینیم و بریم سر جامون. از قضا جای همه‌مون نمازخونه بود. کیفا رو گذاشتیم یه گوشه و رفتیم که بریم سر جلسه‌ی آزمون. دیدیم بَــله باید کفشا رو هم دربیاریم. خوشبختانه چون زمان زیادی از از اول روز نگذشته بود پای کسی بو نمیداد و تهویه هم اوکی بود. رفتیم سر جامون نشستیم و برگه‌ها رو دادن. ۶ تا سوال دادن که تقریبا همشون آسون بود. ما که یکی دو تا از مبحثا رو بلد نبودیم اما اگه حتی یه کم اونا رو بهمون درس داده بودن میتونم با تقریب خوبی بگم که بالای نود درصد می‌زدیم. من خودم حدوداً نیم ساعت مونده به اتمام آزمون اومدم بیرون. استرس آنچنانی‌ای سر جلسه وجود نداشت و همه خیلی ریلکس داشتن می‌نوشتن. یعنی اونطوری نبود که همه هی مثلا بجنبن که وقت کم نیارن یا خودزنی کنن تا یه سوال یادشون بیاد. با چند تا از بچه‌های مدارس دیگه هم حرف زدیم و فهمیدیم که اونا هم تقریبا اوکی دادن آزمونو. سطح سوالا پایین و یکسان بود. جوری که فکر نکنم گپ زیادی بین شرکت‌کننده‌ها بیافته و همه خوب دادن. همینطوری بیرون با پیشکاری منتظر موندیم تا بقیه بچه‌ها هم اومدن و یه کم راجع به سوالا حرف زدیم. بعد خداحافظی کردیم و بقیه رفتن سمت مترو و منم با اتوبوس رفتم خونه.


  • فرهاد مقیمی

واحد پشتی‌بانی فیزیک سوم

سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ب.ظ
بر آن شدیم که از ظرفیت‌های موجود استفاده‌ی اکمل نموده و ظرفیت‌های موجود را آزاد کنیم!
لذا عده‌ای از مجاهدان پیشین آمده و طرح‌ریزی نموده تا عنان کار از دست‌مان در نرفته و زمان نیز هم!
پس از ساعت‌ها گفتمان و چانه‌زنی، برنامه‌ای ریخته شد، بدین صورت:




متمم جدول مذکور، 35 درصد تاثیر تحویل تمارین می‌باشد که به صورت مستقیم در پاک‌سازی انتهای تابستان اثر خواهد گذاشت!

ناظر افراد نیز در این جلسات تعیین گشت که به شرح زیر اعلام می‌شود:

آقای حق‌گو: علی ممقانی - سید مهدی حسینی
آقای صدری: محمدعلی پشنج - محمدجواد زنده‌دل
آقای رابط: پارسا رزم‌ارا - مبین مرادی - سروش مرشد
آقای بلالایی: سهیل ذیبخش - کوشا عبدالهی‌فر
آقای مساح: پارسا اینانلو - محمدعظیم‌پور

ضمنا شایان حمیدی نیز به سرعت خود را معرفی نماید!
  • فرهاد مقیمی

نتیجه آزمون 24 مهر فیزیک سوم

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۱۷ ب.ظ
دریافت نتیجه آزمون:

دریافت
حجم: 62.8 کیلوبایت
  • علی فلاحت

تمرینات فیزیک سوم - ترمودینامیک آماری

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ


  • علی فلاحت

نمرات آزمون 17 مهر - فیزیک سوم

سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ق.ظ

دریافت نمرات فیزیک سوم - 17 مهر:

  • علی فلاحت
سلام به عزیزان سومی رده ب ای فیزیکی
برای جلسه اول کلاس علوم غریبه ( یعنی چی ؟!) تمام کسانی که ل(ب؟پ)تا(ب؟پ) دارن یا میتونن بیارن ، بیارن . و روی اون نرم افزار زیبای wolfram mathematica 10 رو نصب کنند .(http://p30download.com/fa/entry/12750/).
ایده آل : هر کسی یک  لپتاپ متمتیکا نصب کرک شده .
اگه کسی نتونس جور بکنه اشکالی نداره .
لپتاپ با متمتیکا ولی کرک نشده = "کشک"  => یه کم کرکش کار داره پس هر چه سریع تر دست به کار بشید .
دوشنبه از ساعت 9 مدرسه باشید .
سر افطار دعا کنید .


امیر یوسفی
  • علی فلاحت